ترندهای اینفلوئنسر مارکتینگ در سال 2020

آموزش

اینفلوئنسر مارکتینگ در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته است. البته طی این سال‌ها با چالش‌هایی نیز مواجه بوده؛ به عنوان مثال داشتن فالوور فیک، عدم شفافیت بعضی اینفلوئنسر‌ها در پست‌های تبلیغاتی‌شان، حضور برخی اینفلوئنسرهای بدون دانش،مهارت و نفوذ در صنعت اینفلوئنسر مارکتینگ بخشی از مشکلات بازاریابی تاثیرگذار در سال‌های اخیر بوده است. با وجود این چالش‌ها امروزه تاثیرگذاری و موفقیت اینفلوئنسر مارکتینگ بر کسی پوشیده نیست. نکته حائز اهمیت اینکه اینفلوئنسر مارکتینگ سعی می‌کند خود را با تغییرات بازار همگام کند. در این مقاله به ترندهای اینفلوئنسر مارکتینگ در سال 2020 به نقل از Influencer Marketing Hub اشاره خواهیم کرد:

 

شرکت‌ها کانتنت مارکتینگ، سوشال مدیا مارکتینگ و اینفلوئنسر مارکتینگ را با هم ادغام خواهند کرد

تا پیش از این بازاریاب‌ها و برندها بازاریابی محتوایی، اینفلوئنسر مارکتینگ و بازاریابی شبکه‌های اجتماعی را سه  حوزه مختلف بازاریابی دیجیتال در نظر می‌گرفتند. اما در واقعیت، در طول یک سال گذشته این موضوع آشکار شده است که هر سه آن‌ها جزیی از فرآیند واحد بازاریابی آنلاین هستند. اکثر کسب‌وکارها درگیر فعالیت‌هایی مختص به هر سه حوزه هستند و از هر کدام به اندازه نیاز سهمی می‌برند.

شما می‌توانید بازاریابی محتوایی را یک فرآیند کلی در نظر بگیرید که شامل تولید محتوا و به اشتراک‌گذاری آن با مشتریان فعلی و بالقوه است. اینفلوئنسر مارکتینگ و بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، هر دو بر روی توزیع محتوا تمرکز دارند و هر دو نوع از شبکه‌های اجتماعی به عنوان کانال توزیع محتوا استفاده می‌کنند. تنها تفاوت عمده میان این دو نوع بازاریابی در فردی است که محتوا را تولید و منتشر می‌کند. سرسخت‌ترین برندهای طرفدار اینفلوئنسر مارکتینگ  ترجیح می‌دهند خودشان نیز در شبکه‌های اجتماعی اکانتی داشته باشند؛ حتی اگر میزان فالوور یا بازدید صفحه آن‌ها کمتر از صفحه اینفلوئنسر باشد. علاوه‌براین حتی مشتاقان بازاریابی تاثیرگذار و کسب‌وکارهایی که در زمینه سوشال مدیا مارکتینگ موفق عمل کرده‌اند مانند RedBull هرگاه فرصتی دست دهد از اینفلوئنسر مارکتینگ هم بهره می‌برند. به همین ترتیب، موفق‌ترین کسب‌وکارها در حوزه محتوا از شبکه‌های اجتماعی خود و اینفلوئنسرها برای پروموت و ترفیع محتوا استفاده می‌کنند.

بدیهی است که شرکت‌ها در سال 2020 به تولید محتوا در بلاگ، کانال یوتیوب، پادکست و … ادامه خواهند داد. آن‌ها محتواهای خود را از طریق حساب کاربری شرکت در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک خواهند گذاشت و می‌کوشند تا تعداد بازدیدکنندگان از شبکه‌های اجتماعی‌شان را افزایش دهند. اما در کنار این فعالیت، آن‌ها با اینفلوئنسرهای مرتبط با کسب‌وکارشان نیز همکاری و محتوا به اشتراک خواهند گذاشت تا میزان مشتریان بالقوه‌شان افزایش یابد.

برندها برای همکاری با اینفلوئنسرهایی که ارزش‌های مشترک با سازمان‌شان دارند مصمم خواهند شد

شرمندگی کسب‌وکارها از همکاری با اینفلوئنسرهایی که رفتاری بحث‌برانگیز داشته اند، در سال‌های اخیر باعث خدشه‌دار شدن اینفلوئنسر مارکتینگ شده است. برای مثال دیزنی همکاری خود را با یک یوتیوبر به نام PewDiePie به دلیل انتشار چندین ویدیویی نژادپرستانه قطع کرد. دلیل قطع همکاری، محکوم کردن PewDiePie توسط افراد چامعه نبود، اتفاقا او همچنان طرفداران پر و پا قرص خود را دارد. علت توقف همکاری، عدم تطابیق بین ارزش‌های این فرد و برند بوده است. برندها دریافته‌اند که باید بین ارزش‌های اصلی سازمان‌شان و ارزش‌های اینفلوئنسری که با او همکاری می‌کنند همخوانی وجود داشته باشد. شما نمی‌توانید چشمان‌تان را ببندید و با یک اینفلوئنسر تنها به دلیل شهرتش همکاری کنید. ابتدا باید سازگاری ارزش‌هایتان با ارزش‌های اینفلوئنسر را بررسی کنید.

اگر قصد دارید برندتان را هیجان‌زده و با چاشنی حاشیه به مردم معرفی کنید با اینفلوئنسرهای بحث‌برانگیز و چالشی کار کنید. اما اگر برندتان هویتی محافظه‌کار دارد، ریسک همکاری با اینفلوئنسرهای غیرقابل پیش‌بینی را نپذیرید. کارکتر اینفلوئنسر با شخصیت برندتان باید همسو باشد.

پلتفرم‌های اینفلوئنسر مارکتینگ به یک ابزار کلیدی برای شرکت‌هایی که قصد کمپین‌های اینفلوئنسر مارکتینگ درون سازمانی دارند تبدیل خواهد شد

کمپین‌های اینفلوئنسر مارکتینگ به سه شیوه اجرا می‌شوند:

  • همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ که بخش عمده کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ را برای کسب‌وکارها انجام می‌دهند.
  • استفاده از یک پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ که فرآیند شناسایی و همکاری با اینفلوئنسرها را آسان‌تر می‌کند.
  • اجرای کمپین‌های اینفلوئنسر مارکتینگ به صورت درون سازمانی که کسب‌وکار به صورت مستقیم با اینفلوئنسر ارتباط برقرار می‌کند.

با گذشت زمان، شرکت‌های کمتری تمایل به اجرای کمپین‌های اینفلوئنسر مارکتینگ به صورت درون سازمانی (In-House) دارند. این کار بسیار زمان‌بر و خسته‌کننده است و احتمال زیادی وجود دارد که نتیجه این کمپین‌ها بی‌ثمر باشد. در شرابطی که آژانس‌های اینفلوئنسر مارکتینگ مشتری زیادی دارند، پلتفرم‌های اینفلوئنسر مارکتینگ به خوبی رشد کرده‌اند. در صنعت اینفلوئنسر مارکتینگ دنیا هر ماه یک پلتفرم جدید اینفلوئنسر مارکتینگ به بازار می‌آید و خدمات هر یک از آن‌ها رو به پیشرفت و توسعه است. خیلی از این پلتفرم‌های جدید حتی کار شناسایی اینفلوئنسر را انجام نمی‌دهند بلکه بیشتر بر روی بخش تجزیه و تحلیل و تقویت محتوای اینفلوئنسر متمرکز هستند. از نظر Influencer Marketing Hub استفاده از پلتفرم‌های اینفلوئنسر مارکتینگ در سال 2020 شدت بیشتری خواهد داشت. چه برندهایی که تمایل برون‌سپاری دارند چه آن‌هایی که درون سازمان کمپین را مدیریت می‌کنند از یک یا چند پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ به عنوان ابزاری برای ساده‌سازی فرآیند کارشان استفاده خواهند کرد.

در کمپین‌های اینفلوئنسر مارکتینگ، سلبریتی‌ها به حاشیه خواهند رفت

مدت‌ زیادی در تعریف اینفلوئنسر سردرگمی وجود داشت. اغلب انسان‌ها، افراد مشهوری مانند کیم کارداشیان را به عنوان اینفلوئنسر خاطر می‌آورند. خیلی از کسب‌وکارها با این تصور برای یک پست اینستاگرامی حدود 250000 هزار دلار پرداخت می‌کنند. توانایی تاثیرگذاشتن بر روی تصمیم دیگران اولین ویژگی یک اینفلوئنسر است. برای اینفلوئنسر بودن باید در یک Niche متخصص باشید. به عنوان یک تبلیغ‌دهنده باید بتوانید بین تعداد فالوور و میزان اثرگذاری اینفلوئنسر بر روی نظر مردم تعادل ایجاد کنید. سپس باید این دو عامل را با هزینه تبلیغ اینفلوئنسر مقایسه کنید. اغلب میکرو اینفلوئنسرها، با تعداد فالوور کمتر اما اینگیجمنت بیشتر، ارزش بیشتری برای برندها خلق می‌کنند و از نظر هزینه نیز معقول‌تر هستند. با ورود به سال 2020 شرکت‌ها ارزش این گروه از اینفلوئنسرها را بهتر درک خواهند کرد. بهترین راه برای اینکه از نظر مالی متضرر نشوید و نتیجه بهتری از کمپین خود بگیرید همکاری با اینفلوئنسرهایی علاقه‌مند و مرتبط با کسب‌وکار که مخاطبانی مشابه مشتریان‌تان دارند است.

همکاری بلندمدت برندها با اینفلوئنسرها نسبت به همکاری کوتاه‌مدت رواج بیشتری خواهد داشت

اوایل صنعت اینفلوئنسر مارکتینگ برندها با اینفلوئنسرها به صورت کوتاه‌مدت کار می‌کردند و در هر کمپین تصمیم به همکاری با گروهی از اینفلوئنسرها می‌گرفتند. در چنین حالتی همکاری به شکل زودگذر و کوتاه‌مدت بود. البته گاهی برندها با بعضی اینفلوئنسرها رابطه خوبی می‌ساختند، بنابراین در کمپین‌های بعدی خود با آن‌ها دوباره همکاری می‌کردند. با رشد صنعت اینفلوئنسر مارکتینگ، کسب‌وکارها اهمیت ارتباط بلندمدت با اینفلوئنسرها را درک کردند. اینفلوئنسرها به دلیل اصالت و توانایی ایجاد ارتباط مبتنی بر اعتماد با فالوورهایشان، قدرت و نفوذ به دست می‌آورند. بنابراین برای آن‌ها منطقی به نظر می‌رسد که ارتباط بلندمدت‌تری با برندها بسازند زیرا تداوم همکاری می‌تواند بر پایداری اعتماد فالوور بر اینفلوئنسر تاثیر بگذارد. در نظر بگیرید یک اینفلوئنسر را شناسایی کرده‌اید با او ارتباط گرفته و همکاری داشته‌اید و حالا پس از پایان کمپین با او قطع ارتباط کنید و برای کمپین بعدی به سراغ اینفلوئنسر دیگری بروید؛ این کار برای برندها از نظر هزینه مالی، زمانی و انرژی مقرون به‌صرفه نیست و بهتر است برای کمپین‌ها با یک گروه اینفلوئنسر همکاری کنند تا اینکه در هر کمپین با اینفلوئنسرهای گوناگون کار کنند.

البته ممکن است مخاطب یک محصول افراد لوکس جامعه باشند در حالی که محصول دیگر از همان برند مناسب طبقه‌‌ی حساس به قیمت باشد، بنابراین بدیهی است برندها برای محصولات متنوع‌شان اینفلوئنسرهای مختلف را انتخاب کنند. اما زمانی که سگمنت‌های کسب‌وکارتان مشخص شد و هسته‌ی اصلی اینفلوئنسرهای مورد نظرتان را پیدا کردید به آن‌ها وفادار بمانید. در صورتی که دلیل محکمی برای قطع همکاری دارید آن‌ها را جایگزین کنید.

ایجاد و اجرای مقررات به هموارتر شدن صنعت اینفلوئنسر مارکتینگ کمک خواهد کرد

اوایل دنیای اینفلوئنسر مارکتینگ مانند غرب وحشی بود. تقریبا قواعد خاصی برای آن وجود نداشت و هرکسی طبق سلیقه خود رفتار می‌کرد. با ورود FTC (کمیسیون تجارت فدرال) این جریان تغییر کرد. طبق FTC اینفلوئنسر در خصوص همکاری با برندها باید شفاف و صادق باشند. در واقعیت اینفلوئنسرها در این خصوص اهمال می‌کردند بنابراین FTC سعی دارد تا بر همکاری اینفلوئنسرها با برندها نظارت کند تا از شفافیت آن‌ها اطمینان حاصل کند. وضع و اجرای مقررات برای اینفلوئنسرهای خوب مشکلی به وجود نمی‌آورد.  (یه تکیه رو ترجمه نکردم بعدا ترجمه می کنم)

برندها سرمایه‌گذاری خود بر روی کارمندان و مشتریان به عنوان مبلغ و طرفدار را افزایش خواهند داد

زمانی که به اینفلوئنسر مارکتینگ فکر میکنم همکاری برندها با افرادی مشهور در یک زمینه خاص در شبکه‌های اجتماعی را به خاطر می‌آوریم. اما گروه مرتبط دیگری یز وجود دارد که در شبکه‌های اجتماعی فعال هستند اما کسب‌وکارها از ظرفیت آن‌ها استفاده نمی‌کنند. این گروه شامل افرادی است که محصولات‌تان را دوست دارند و مشتاق‌اند از طریق شبکه‌های اجتماعی آن را معرفی کنند. مشتریان راضی و کارمندان شما دو گروه مهم مبلغان شما خواهند بود. تا امروز تعداد کمی از شرکت‌ها از پتانسیل آن‌ها استفاده می‌کردند. این روند رو به تغییر است. زیرا برندها درک کرده‌اند با وجود فالوورهای کم این دو گروه در شبکه‌های اجتماعی، اشتیاق و دانش آن‌ها درباره محصولات باعث می‌شود بر روی همان تعداد کم فالوور نفوذ داشته باشند.

اینفلوئنسر محتوای ویدیویی و صوتی بیشتری تولید خواهند کرد

با گذشت زمان سرعت و پهنای باند به طرز چشمگیری افزایش داشته؛ در نتیجه تهیه و به اشتراک گذاشتن محتوای ویدیویی و صوتی راحت‌تر از همیشه است. در اوایل سال جاری Bitable مجموعه آماری درباره ویدیو مارکتینگ منتشر کرده است:

  • 81% کسب‌وکارها از ویدیو به عنوان یک ابزار بازاریابی استفاده می‌کنند.
  • 60% افراد تماشای ویدیوی آنلاین را به تلویزیون ترجیح می‌دهند.
  • استفاده از محتوا ویدیویی در موبایل هر ساله 100% افزایش می‌یابد.

بر اساس پیش‌بینی یکی از مدیران اجرایی فیسبوک تا سال 2021 در این پلتفرم محتوا فقط ویدیو خواهد بود.

شاید محتوای صوتی به اندازه محتوای ویدیویی جذاب نباشد، اما در مقایسه با محتوای متنی عملکرد بهتری دارد. Musicoomph آماری از رشد پادکست‌ها ارائه کرده است:

  • در حال حاضر بیشتر از 700000 هزار پادکست فعال و بیش از 29 میلیون اپیزود پادکست وجود دارد.
  • 51% جمعیت آمریکا (حدود 165 میلیون نفر) پادکست گوش می‌کنند.
  • جوانان بین رده سنی 44-18 سال 67% مخاطبان پادکست‌ها را تشکیل می‌دهند.

یوتیوب یکی از پلتفرم‌هایی است که رشد با سرعتی داشته و تازه‌واردان این عرصه مانند Twitch و TikTok نیز فوق‌العاده ظاهر شده‌اند. به نظر می‌رسد تولید محتوای ویدیویی و صوتی در سال 2020 برای اینفلوئنسرها غیرقابل اجتناب است زیرا مخاطبان آن‌ها خواهان چنین محتواهایی هستند.

منبع:

Influencermarketinghub.com

 

 

برچسب ها

به اشتراک بگذارید